logo

امروز: پنج‌شنبه 18 خرداد 1402

logo
تاریخ درج : 1400/11/01

دسته بندی خبر :

خطبه ها


خطبه اول نماز جمعه 1 بهمن 1400

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله‌ ربّ العالمین نحمده و نستعینه و نستغفره و نتوکّل علیه و نصلّى و نسلّم على حبیبه و نجیبه و خیرته فى خلقه حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته بشیر نعمته و نذیر نقمته سیّدنا و نبیّنا ابى‌القاسم المصطفی محمّد و على آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین سیّما بقیّةالله‌ فى الارضین و صلّ الله على ائمّة المؤمنین و هداة المستضعفین و حماة المؤمنین.

خودم و همه عزیزان رابه تقوای خداوند متعال دعوت می کنم.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا.يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا70/71احزاب

قول سديد،سخنى است كه در آن سستى و لغو و دروغ و نفاق نباشد. سخنى كه همچون سدّى محكم، جلو شكّ و شبهه و فساد را بگيرد.

قول سدید،جامع همه گفتگوهای نیکو، کریمانه، زیبا و دلپذیر است.

1.لازمه‌ى ايمان، داشتن تقواست، «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ» و لازمه‌ى تقوا سخن استوار است.(اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِيدا) یعنی اصلاح زبان، موجب جریان یافتن ایمان و تقوا در اعضا و جوارح و افعال انسان می‌گردد.خطبه 115 نهج البلاغه: «لا یستقیمُ إیمانُ عبدٍ حتّی یستقیم قلبُهُ و لا یستقیمُ قلبُهُ حتّی یستقیم لسانهُ (إرشاد القلوب ج1 ص103)؛ ایمان هیچ بنده‌ای پایدار نگردد، مگر آن‌که دلش استوار شود، و قلب و دلش استوار نخواهد شد، مگر این که زبانش در سخن گفتن به ‌استواری و راستی گراید.

  1. نشانه‌ى ايمان، هم ظاهرى است، «قَوْلًا سَدِيداً» و هم باطنى.(اتَّقُوا اللَّهَ)

  2. هر شنيده‌اى قابل بازگو كردن نيست.(قَوْلًا سَدِيداً)

  3. اگر انسان در رفتار و كردار تقوا را مراعات كند، باقى مسائل را خداوند حل مى‌كند. «يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ»

صاحب تفسیر گران سنگ المیزان در تفسیر آیه 71 می‌فرماید: خداوند، «اصلاح اعمال» و «مغفرت گناهان» را نتیجه «قول سدید »دانسته است.(رتب الله على ملازمة القول السديد إصلاح الأعمال و مغفرة الذنوب).این بدان جهت است که وقتی انسان به‌راستگویی اُنس گرفت و عادت کرد و هیچگاه قصد ترک قول سدید را نکرد، دیگر دروغ از او شنیده نمی‌شود و سخن لغو و فسادانگیز از او صادر نخواهد شد.(و ذلك أن النفس إذا لازمت القول السديد انقطعت عن كذب القول و لغو الحديث و الكلام الذي يترتب عليه فساد).وقتی این صفت در جان او قرار یافت، طبیعتاً زمینه دوری از گناه، فحشا و منکر در او فراهم می‌شود و از فضای تاریک گناه و معصیت به‌وادی نور و اطاعت پا می‌گذارد؛(و برسوخ هذه الصفة فيها تنقطع طبعا عن الفحشاء و المنكر و اللغو في الفعل و عند ذلك يصلح أعمال الإنسان). و چون در وادی نور و اطاعت به‌گذشته اعمال و سخنان خود می‌نگرد، افسوس و دریغ سراپای وجودش را فرا می‌گیرد و حالتی آمیخته از «انابه» و «توبه» و «انکسار» در او پدید می‌آید و محبوب خدا می‌گردد.(فيندم بالطبع على ما ضيعه من عمره في موبقات الذنوب وكفى بالندم توبة). وقتی توبه کرد و عزم بر ترک گناه و انجام واجبات الهی در او تقویت شد و تقوا در او ریشه دواند، خداوند مهربان هم از او محافظت می‌کند و او را از ارتکاب گناهان بزرگ باز می‌دارد.(ويحفظه الله فيما بقي من عمره عن اقتحام المهلكات) و گناهان کوچک و صغیره را می‌بخشد.نظير آيه 31 سوره نساء كه مى‌فرمايد: «إن تجتنبوا کبائر ما تُنهون عنهُ نکُفّر عنکُم سیّئاتکم (نساء/31)؛ اگر از گناهان بزرگی که از آن [ها] نهی شده‌اید، دوری گزینید، بدی‌های شما را از شما می‌زداییم.»

  1. بسیاری از گره‌های ناگشوده زندگی ما ریشه در سستی و لغزش سخن دارد و عذاب اخروی اکثر مردم از همین ناحیه است: «هَلْ يَكُبُّ النَّاسَ فِي النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ، إِلاَّ حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِمْ؟؛ مگر چیزی جز تیزی زبان، مردم را به‌رو در آتش می‌افکند؟»

مرحوم علامه حسن زاده آملی می فرماید:دهان باب ‌الله است، صادرات و وارداتش را کنترل کنید، دهان گوش جان است، سعی کنید چانه‌تان را عقل بچرخاند.آنهایی که هرزه خوراک می شوند،هرزه کار و آنهایی که هرزه شنو می شوند،هرزه گو می گردند.وقتی واردات انسان هرزه شد،صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف می شود.

رسول اکرم در وصیتش به اباذر می فرماید:یا اباذر!لا تکن عیابا.عیب جوی مردم نباش.

عنه صلى الله عليه و آله : كَفى بِالمَرءِ عَيبا أن يَكونَ فيهِ ثَلاثُ خِصالٍ : يَعرِفُ مِنَ النّاسِ ما يَجهَلُ مِن نَفسِهِ ، و يَستَحيي لَهُم مِمّا هُوَ فيهِ ، و يُؤذي جَليسَهُ بِما لا يَعنيهِ.(خصال،ج2ص526)

آدمى را همين عيب بس كه در او سه خصلت باشد : عيبهاى مردم را ببيند و عيبهاى خود را نبيند، چيزى را كه خودش دچار آن است، براى مردم شرم آور بداند و همنشين خود را با گفتار و كردار بيهوده بيازارد.

روزى شخصی خدمت مرحوم حاج رحیم ارباب ره که از علمای بزرگ اصفهان بود، رفت و گفت مى‏خواهم از منزلى كه فعلاً در آن ساكن هستم بروم، علّتش آن است كه در آن خانه برادرانم و همسرانشان ساكن هستند و ممكن است چشمم به نامحرم بيفتد ولی مادرم اجازه نمى‏دهد و ناراحت می شود، نمی دانم خودم را از نگاه به نامحرم در أمان دارم یا به حرف مادرم عمل کنم؟ ايشان فرمود: من چهل سال اين وضع برايم بود و چشمم به نامحرم نيفتاد و آن را کنترل کردم، شما هم مراقب باشید چشمتان به نامحرم نيفتد و سعی کنید مادرتان را ناراحت نكنيد.

وقتى از اين عالم عابد پرسيد پس از اين همه عمر آيا ادعايى هم داريد يا نه؟ ايشان فرمود: در مسايل علمى هيچ ادعايى ندارم، اما در مسايل شخصى خود دو ادعا دارم: يكى آنكه به عمرم هیچگاه غيبت نگفتم و غيبت نشنيدم و دوم آنكه در طول عمرم هرگز چشمم به نامحرم نيفتاد، در حالی که برادرم با همسرش چهل سال در منزل ما بودند، در اين چهل سال يك بار همسر برادرم را نديدم و اگر او را در خیابان ببینم نمی شناسم.

اللهم اهدنا هدی المهتدین وارزقنا اجتهاد المجتهدین و لا تجعلنا من الغافلین المبعدین واجعل لنا لسان صدق فی الآخرین و اجعلنا من ورثة جنة النعیم ولا تخزنا یوم یبعثون یوم لاینفع مال ولا بنون الا من اتی الله بقلب سلیم.

پروردگارا آنی کمتر از آنی به حال خودمان وامگذار.در مسیر اهل بیت ثابت قدم نما.شهداءامام شهداء مراجع درگذشته مرحوم آیت الله العظمی خویی مقامشان را متعالی نما.مقام معظم رهبری تا ظهور امام زمان در کنف حمایتت حفظ نما.


تاریخ درج : 1 بهمن 1400

© کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر امام جمعه شهرستان خوی بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع آزاد است.


در صورت مقدور بودن نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.

"پایگاه اطلاع رسانی دفترامام جمعه شهرستان خوی" مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.

" پایگاه اطلاع رسانی دفترامام جمعه شهرستان خوی " از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.

نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما